1- کودک عادت میکند در برابر زور، بدون چون و چرا تسلیم گردد و به این منطق خو بگیرد که زور گو و قلدر پیروز است؛ هر وقت عصبانی شدی بزن و باکی نداشته باش.
2- کودک نسبت به تنبیه کننده حس بد بینی پیدا میکند، و حالت سرکشی در او برانگیخته میشود.
3- کودک ترسو بار میآید و شخصیتش در هم شکسته و تعادل روحی اش به هم میخورد.
اسلام مهر و محبت و نرمش و ملاطفت را بیش از روشهای دیگر، در تربیت مؤثر و مفید میداند؛ هر چند در بعضی موارد لازم است در مقابل خطای کودک عکس العمل مناسب نشان داده شود.
لذا پارهای از تنبیهات غیر بدنی را میتوان به اجرا گذارد، اما تنها به صورتی حساب شده و عاقلانه؛ مثل: قهر کردن از کودک، محروم نمودن او از تفریح و گردش، منع کردن از بازی و کارهایی که مورد علاقه اوست.
کلمات کلیدی:
1- تنبیه لازم نیست همیشه زبانی باشد، گاهی یک نگاه ملامت بار یا بی اعتنایی میتواند برای کودک آموزنده و سازنده باشد.
2- قبل از تنبیه باید ریشه و علت تخلف را جست و جو کرد تا با از میان بردن آن از تکرار تخلف جلوگیری به عمل آید.
3- تنبیه باید به عنوان آخرین روش تربیتی مورد استفاده قرار گیرد، تنبیه کودک کار بسیار حساسی است و باید فوق العاده دقیق و محتاط بود، بخصوص در مورد تنبیه بدنی که بهتر است هر چه کمتر انجام بگیرد.
4- باید سعی کرد که تنبیه در حضور جمع، خصوصاً در مقابل دوستان کودک اعمال نشود؛ زیرا موجب رنجش کودک و در نتیجه سبب گستاخی وی میگردد.
5- در تنبیه باید عمل بد کودک نکوهش شود نه شخصیّت او؛ مثلاً، اگر کودک، کار ناشایستی انجام داد، باید گفت: این کار تو بد بود نه این که گفته شود: تو فرد بدی هستی!
6- والدین نباید امر تنبیه را به فرزند بزرگتر واگذار نمایند، چرا که این امر سبب اختلاف بین فرزندان میشود.
7- در تنبیه نباید زیاده روی نمود، چون اثر خود را از دست میدهد.
8- به رخ کشیدن خوبیهای کودکان دیگر، غالباً نتیجه مفیدی در بر ندارد، و موجب حسادت کودک نسبت به فرزندان خواهد شد.
9- در تنبیه، بهتر است از صراحت در اظهار عیب و خطای کودک پرهیز شود، و حتی الامکان با تعریض و کنایه مطلب بیان گردد.
10- در تنبیه باید مورد تخلف مشخص باشد، تا کودک علت تنبیه را درک نماید و در موارد دیگر از آن دوری کند.
در همه این موارد ضروری است که کودک بفهمد برای چه چیزی مورد ملامت قرار گرفته، و اولیا و مربیان به خاطر چه مسألهای با او قهر کرده اند، و او باید چه کند تا نظر آنها را مجدداً به خود جلب نماید.
11- هر خطا واشتباه کودک قابل تنبیه نیست؛ مثلاً، اگر لیوان از دستش بیفتد و بشکند، خود او متوجه اشتباهش میگردد؛ در این جا باید از وی درگذشت و تنها تذکری آرام داد تا بعداً بیشتر مواظب باشد.
12- در تنبیه باید مشکلات و شرایط جسمی و روحی و روانی کودک را در نظر گرفت.
13- نباید کودک به وسیله اوهام و خرافات تهدید شود؛ مثلاً؛ نباید او را با دیو و غول و امثال آن ترساند.
14- تنبیه نباید وسیله انتقام و تشفی خاطر والدین و مربیان باشد؛ در حین تنبیه باید کاملاً بر احساسات خود مسلّط بود، به گونهای که کودک احساس نکند شما از تنبیه وی خوشحالید.
15- لاف زدن در تنبیه کودک، اگر چه ممکن است تأثیر موقت داشته باشد، ولی کودک، به زودی غیر واقعی بودن آن را در مییابد و این امر موجب میگردد تنبیه تأثیر خود را از دست بدهد.
16- در برخی از موارد لازم است فرد دیگری میانجی گردد، و از جانب کودک عذر خواهی کند و قول دهد که کودک دیگر کار زشت را انجام ندهد، ولی باید توجه داشته باشد که تنبیه کننده را تخطئه نکند.
17- در اجرای تنبیه ضروری، نباید اهمال و مسامحه شود، لذا نباید خطاهای کودک را در مدتی نادیده انگاشت و پس از جمع شدن آنها وی را مورد انتقاد و تنبیه شدید قرار داد.
18- اگر کودک ار کار زشتش پشیمان شد و آن را ترک کرد، باید او را با مهر و محبت پذیرفت و به او آموخت که اصولاً انسان جایز الخطاست، منتها باید سعی کند خطاهایش را کم کرده و خود را اصلاح نماید.
کلمات کلیدی:
1- کار یا اخلاقِ نیکِ کودک، مورد تحسین واقع شود، نه خود او، تا ارزش کار نیک را دریابد.
2- کار کودک واقعاً شایست? تشویق باشد و تشویق تنها برای دلخوش کردن موقت او به کار نرود.
3- تشویق صورت رشوه به خود نگیرد؛ مثلاً، به کودک نگویند: اگر برادرت را اذیت نکنی، به تو شیرینی میدهم. چون در این صورت کودک تصور خواهد کرد که هر وقت به او شیرینی ندادند میتواند برادرش را اذیت کند.
4- علت تشویق باید معین باشد تا کودک بداند برای کدام کار شایستهای تشویق شده است.
5- تشویق در حضور جمع اثر بیشتری دارد، بخصوص اگر کودک کار خوبی را با دشواری انجام داده باشد.
6- تشویق و تحسین نباید از حدّ معقول و متناسب خود تجاوز کند، زیرا کودک را به غرور و خود بینی مبتلا میسازد.
7- مشوّق نباید به صورت غایت و هدف در آید، در تشویقها هدف مورد تأکید و تشریح قرار گیرد و چنان نشود که وسیله جای هدف را بگیرد.
کلمات کلیدی:
اولین هدف اساسی در دور? ابتدایی تعلیم و نظم و انضباط است.
کودک نباید نظم و انضباط را از روی ترس و یا صرف فرمانبرداری از بزرگترها رعایت کند، بلکه باید برایش تفهیم شود که زندگی بهتر در سایه رعایت انضباط میسر است و هر چه در کارها نظم بیشتری داشته باشد از آرامش و بهر? افزونتری در زندگی برخوردار خواهد بود.
گاهی در حضور فرزند به نظم و ترتیب خانه بپردازید و اشیا را در جای خود قرار دهید. مرتب کردن رختخواب و در جای معین گذاردن کیف و لباس و کفش، عملاً به کودک سازماندهی و نظم را میآموزد.
ساعت خواب و خوراک در خانه باید معین باشد؛ زمان نظافت و بازی و تفریح و انجام تکالیف و استراحت کودک باید به گونهای منظم باشد که کودک در سایه عمل به آن، به نتایج لذت بخشی برسد.
برای منظم بار آوردن فرزند میتوان چیدن وسایل سفره و اتاق را به کودک واگذار کرد و با تشویق و تحسین او را به این کار راغب نمود.
برای ایجاد نظم در کودک میتوان از عوامل کمکی استفاده کرد از جمله: بازی، قصهگویی و داستانخوانی و...
بعضی از بازیها که مقرراتی دارد؛ مثل: نظام جمع، دوی امدادی، قایم موشک بازی، بازی جهشی و حرکتهای ملایم ورزشی. این امور میتوانند عامل کمکی برای ایجاد نظم باشند.
کلمات کلیدی:
1- در کار تربیتی برنامه داشته باشید.
2- کودکان را به شکل غلط با هم مقایسه نکنید.
3- عدالت را بین فرزندان رعایت کنید.
4- در رفتارهای خود نسبت به کودکان مهربان، قاطع، مستقل و استورا باشید.
5- دربار? ارزش مستقل بودن و روی پای خود ایستادن، نمونههایی به کودکان ارائه دهید.
6- با صبر و تفکر، تأمل در گفتار را به فرزندان خود، بیاموزید.
7- به فرزند خود کمک کنید تا خود را بهتر درک کند و از تحقیر دیگران بپرهیزد.
8- با طرح سؤالات مناسب و بحثهای گوناگون کودکان را به تفکر و تعقل و اظهار نظر وادار سازید و سعی کنید به طور طبیعی آنان در معرض اندیشیدن و تصمیم گرفتن قرار گیرند.
9- هنگامی که از کار ناپسند کودکان ناراحت هستید، سؤال کردن و توضیح خواستن در این باره تأثیر مثبتی دارد. با حفظ خونسردی به طور غیر مستقیم و در فرصت و موقعیت مناسبی میتوانید به طرح چنین سؤالاتی بپردازید.
10- کنترل کودک به معنای محدود کردن عرص? فعالیت و جنب و جوش او نیست.
11- در مقابل مشکلات و رفتارهای بد دیگران با حفظ خونسردی، مقاومت نشان دهید تا کودک نیز یاد بگیرد که در برخورد با نا ملایمات بردباری و ایستادگی نشان دهد.
12- هنگامی نصیحت و راهنمایی کردن از اِعمال روش تحکم آمیز خودداری کنید و هرگز با شیوههای تهدید، تحقیر، سرزنش، طعنه و تمسخر به امر و نهی نپردازید.
13- در رفتار با کودکان موقعیت سنی، شرایط زیستی، ویژگیهای روحی و احساسی و مراحل رشد ذهنی آنان را در نظر بگیرید و به کودکان با رعایت سن و ظرفیتشان مسؤولیت بدهید.
14- باید بدانید که تربیت خوب، میو? خانوادهای خوب و صمیمی و پر مهر و محبت است.
15- تقویت اعتماد به نفس و احساس حُسن ظن کودکان در ارتباط با دیگران از ضروریات است و باید با ابراز مهر و محبتهای بجا، زمین? حرف شنوی را در کودکان فراهم کنیم.
کلمات کلیدی:
1- داشتن صبر و حوصله، سع? صدر و عشق و علاقه به کار.
2- خود آگاهی نسبت به افکار و احساسات خویش نسبت به کودک و انتظاراتی که از او داریم.
3- داشتن آگاهی کافی نسبت به کودک و مراحل رشد او و ویژگیهای زیستی – روانی هر مرحله.
4- داشتن ثبات عاطفی در ارتباط با حالتهای مختلف کودک.
5- توجه به تفاوتها و تواناییهای فردی و مقایسه نکردن کودکان با یکدیگر.
6- توجه به این که هرگز نخواهیم که کودک تمام دستورات ما را اجرا کند، بلکه در این خصوص، ظرفیتها و موقعیتهای وی را در نظر داشته باشیم و به گونهای غیر مستقیم او را ارشاد و راهنمایی کنیم.
7- سعی کنیم فضایی مطمئن و محبت آمیز برای او ایجاد کنیم و با راز داری، اعتماد او را به خود جلب نماییم.
8- عدالت و مساوات را در ارتباط با آنان رعایت کرده و تحت تأثیر ویژگیهای خاص کودکان عمل نکنیم.
9- خطای کودکان را با دلیل و استدلال تذکر دهیم و در این رابطه هرگز کلمات درشت و گزنده به زبان نیاوریم.
10- فضایی اطمینان بخش ایجاد کنیم تا کودکان بتوانند به طور آزاد احساسات و عواطف خود را ابراز نمایند.
11- خواستههای خود را به طور واضح و منطقی و با دلیل از کودک طلب کنیم.
12- به موقعیتها و شرایط روحی و روانی کودک توجه داشته باشیم و بدانیم که در چه زمانی، چه کاری را از او بخواهیم و در خواستههایمان عجله و شتاب نکنیم.
13- نسبت به خواستههای کودک، حساس و دقیق باشیم، مشکلات وی را در نظر بگیریم و به طرز منطقی او را هدایت کنیم.
14- باید در روشها و ارائه الگوهای تربیتی بین پدر و مادر در خانه، و مربی و معلم در مدرسه، وحدت و هماهنگی حاکم باشد تا از اضطراب کودک کاسته شده و ثبات عاطفی او تقویت و تثبیت گردد.
15- در کار با کودکان باید از خشونت و تعصب پرهیز نماییم و از زدن برچسبهای نامعقول به آنها خودداری کنیم.
16- بهترین روش رشد شخصیت و پرورش خصلتهای نیکو در کودکان احترام گذاردن به آنها و تشویق و ترغیب کردن آنان در این زمینههاست.
17- از تنبیه بدنی، سرزنش کردن و شرمگین ساختن کودک در پیش دیگران جداً خودداری کنیم.
18- هرگز سخن او را قطع نکنیم و در جمع و بین همسالانش او را مسخره نکنیم.
19- در مقابل پرسشهای کودکان، صراحت لهجه، صداقت در گفتار و وضوح و سادگی و کوتاه بودن پاسخ را از یاد نبریم.
20- روحیه و حالت و ویژگیهای کودکان را بشناسیم و با هر کودکی مطابق روحیه و تمایلات درونی او رفتار نماییم.
21- باید کودکان را در انجام کارهای شخصی و مسائلی که مربوط به آنان است یاری دهیم و با همکاری و مشارکت، آنان را به انجام کارهایشان ترغیب کنیم.
22- انجام هر گونه برنام? پرورشی، باید منطبق بر نیازها و خواستههای عاطفی و روحی و سطح هوشی و سنی کودکان باشد تا مؤثر واقع شود؛ در غیر این صورت ارائ? هر برنامهای انگیزهای در کودکان به وجود نمیآورد.
23- تا آن جا که ممکن است درخواستها و تقاضاهای خود را از کودکان به صورت غیر مستقیم و با طرح سؤال مطرح نماییم.
24- درگیر و دار بازی و جنب و جوش کودک، هیچ گاه به او دستور ندهیم و او را از بهترین موقعیت عاطفی و احساسی که در بین جمع پیدا کرده محروم نکنیم.
25- زمینههای برخورد وتماس با کودک، سرشار از شادی و ابراز محبت باشد و درگفت و گوهای خانوادگی اوضاع را طوری فراهم کنیم که کودک هم? مکنونات قلبی و درونی خود را اظهار کند و شما با انگیزههای درونی وی آشنایی پیدا کنید.
26- در زمین? آموزش، والدین و مربیان باید به گونهای ظریف و دقیق کودک را راهنمایی کنند و با انجام پرسشها به طور طبیعی، وی را در کشف موضوع و پاسخ مطالب، هدایت کنند تا با کمک و راهنمایی شما به مطالب صحیح دست یابد.
27- به شخصیت کودکان احترام بگذراید و هر گاه شما و یا سایر افراد خانواده خواستید چیزی از وسایل او بردارید، از وی اجازه بگیرید تا او نیز احترام به دیگران را بیش از پیش فرا گیرد.
28- کودکان را در برقراری ارتباط با همسالان خوب یاری دهید.
29- با رفتار و اعمال و موضع گیریهای صحیح در بین خانواده و طرح مسائل مختلف باید توضیح داد که کودکان کارهای خوب را از بد تشخیص دهند.
30- کودکانی که تنبیه بدنی میشوند و با آنان برخوردهای خشن و سخت صورت میگیرد و پیوسته از سوی والدین تحت فشار و کنترل قرار میگیرند، در زندگی دچار فشار روحی و احساس نا امنی هستند، آنان ترسو میشوند و زود تسلیم میگردند و قدرت حرف زدن و بیان واضح مطالب خود را ندارند و در بزرگسالی علیه هر قدرتی طغیان میکنند.
31- والدین و مربیان توجه داشته باشند که اگر کودک خطایی یا اشتباهی مرتکب شده، باید به گونهای واکنش نامطلوبی از شما ببیند و اگر هیچ گونه عکس العملی مشاهده نکند، تصوّر میکند که عمل او به طور ضمنی تأیید شده است.
32- باید بدانیم که کودکان در هفت سال اول کاملاً آزادند و به خواستههای آنان باید توجه شود، ولی از هفت سال دوم به بعد که وارد دبستان میشوند، حتماً باید تحت انضباطی قاطع و بدون سختگیری قرار گیرند و با پی گیریهای مستمر در انجام تکالیف و رعایت نظم و انضباط، یاری داده شوند.
33- پایه و اساس آداب و سنن اسلامی، در دور? دبستان بنا نهاده میشود که با پیگیری خانوادهها و رعایت آن در منزل و مدرسه، موجب کسب عادتهای مطلوب در مرحل? شکل گیری شخصیت اجتماعی کودکان خواهد بود.
34- والدین در عین اظهار مهر و محبّت به فرزندانشان در مواقعی که نوجوانان خواستههای غیر منطقی دارند و با لجبازی و جنجال آفرینی میخواهند به هر قیمتی که شده، خواستههای خود را عملی کنند، صبر و بردباری – و گاهی سکوت – را پیش? خود سازند و با ایجاد شرایط طبیعی به او یاد دهند که ممکن است انسان در زندگی با نا کامیها و عدم موفقیتهایی رو به رو شود.
35- مرحله آموزشهای مستقیم از دور? ابتدایی در دبستان آغاز میشود و قبل از هفت سالگی نباید کودک را تحت آموزش برنامههای نظم و انضباط و یا آداب و سنن سخت قرار داد. او باید در این مرحله، در خانه احساس راحتی و آزادی و امنیت بکند.
36- شرط اساسی در دور? ابتدایی برای آموزشِ انضباط و رفتارهای مطلوب، ارائ? الگو و نمون? مناسب در خانه و مدرسه است و این با روش و برخوردی هماهنگ امکان پذیر است.
37- والدین در مواقعی که اختلافی بین فرزندان بروز میکند، با رعایت عدل و انصاف و با صراحت و قاطعیت و در عین حال با مهر و محبت، آنان را به وظایفشان آشنا سازند.
38- در موارد لازم به جای تنبیه بدنی و پرخاشگری نسبت به کودکِ خطا کار، باید با خونسردی و قاطعیت، او را از خواستهها و علاقههایش از قبیل: تماشای تلویزیون، خرید اسباب بازی و یا رفتن به گردش، محروم ساخت.
کلمات کلیدی:
39- متأسفانه بعضی از والدین به علت عدم تزکیه و خود سازی، چنانچه فرزندشان مرتبک کار نادرستی بشود، نمیتوانند جلو خودشان را بگیرند و خشم خود را فرو برند و حتی بدون فکر و تأمل بی درنگ به تنبیه بدنی او اقدام میکنند و با خشم بر سر کودک فریاد میکشند و به عوارض و آثار نا مطلوبی که این شیو? برخورد در وجود کودک و رفتار آینده او باقی میگذارند توجهی نمیکنند. حال آن که کودک به غلط و یا خطا بودن بسیاری از اعمالی که مرتکب میشود آگاهی چندانی ندارد.
40- برای باز داشتن کودک از رفتار نا مطلوب باید موقعیت و شرایط به گونهای فراهم شود که پس ازانجام هر رفتار نادرست، پاداشی دریافت نکند؛ به عبارت دیگر، مورد تشویق قرار نگیرد و نسبت به عمل و رفتار او اهمیت و حساسیتی نشان داده نشود و در آن موقعیت به او اعتنا نشود.
41- تذکرات و یاد آوریهای والدین و مربیان وقتی روی کودکان اثر مثبت دارد که هر یک نمونهای سازنده و عملی برای آنان باشند.
42- همواره سعی شود که با صبر و حوصله به طور دقیق به حرفهای کودکان گوش کنیم تا کودک همیشه حرفهای خود را با پدر و مادر در میان بگذارد.
43- هرگز کودک را صریحاً تحقیر یا تکذیب نکنید و با نقل داستانهای آموزنده، به طور غیر مستقیم او را از کارهای زشت منع کنید.
44- با دوستان کودک، همانند میهمان خود، با احترام رفتار کنیم و هیچ گاه در مقابل دوستانش وی را سرزنش نکنیم.
45- اگر رفتار ناشایستی از او دیدیم به سرعت عکس العمل نشان ندهیم، زیرا تصمیمات عجولانه همیشه ضررهای جبران ناپذیری به دنبال دارد. همواره در مقابل کودکان از خود صبر و حوصله نشان داده و هیچ گاه تعادل خویش را از دست ندهیم.
46- اخبار وحشتناک و حزن آور و حرفهای ناملایم به او نگوییم، زیرا روح کودک حساس و لطیف است و زود متأثر میشود و تاب تحمل مشکلات بزرگسالان را ندارد، او باید با خاطری آسوده مشغول درس و بحث و تفریح باشد.
47- حتی المقدور کارهای شخصی اش را به خودش واگذار کنیم و اگر مشکلی برایش پیش آمد در صدد رفع آن بر نیاییم، بلکه وی را راهنمایی کنیم تا خودش آن را حل کند و بتواند در آینده گلیم خویش را از آب بیرون بکشد.
48- بین فرزندان فرق نگذاریم و اگر پدر خانواده فرزندی را بیجا توبیخ کرد، مادر در تنهایی به او تذکر دهد و جلوی فرزند چیزی نگوید تا فرزند بین پدر و مادر اختلاف احساس نکند.
49- در صحبتها، امور مادی را در نظرش کم اهمیت و امور معنوی را بزرگ جلوه دهیم. در هر کاری و در هم? لحظات با زبانی ساده و دوست داشتنی، برایش نعمتهای الهی را متذکر شویم و همواره یاد خدا را در دلش زنده کنیم.
50- با وضعیت آراسته و متین در مقابل بچهها ظاهر شویم و از شوخیهای زننده و الفاظ زشت در حضور آنان خودداری کنیم. همچنین از مطالبی که نباید در حضور فرزندان به همسر گفته شود، جداً خودداری کنیم.
51- والدین باید محل خواب پسران و دختران را جدا کنند و اگر در یک محل میخوابند، مراقبت لازم را بنمایند و مواظب اوقات بیکاری و وقتهای فراغت فرزندان باشند.
52- گفت و گوها و رفت و آمدهای فرزندان را باید عاقلانه کنترل کرده و زیر نظر داشته باشند. زیرا تماس با رفیق ناباب و نا مناسب، زحمات مستمر اولیا و مربیان را به هدر میدهد. بخصوص در روزهای تعطیل بیشتر دقت کنند. اگر بعد از ظهرها پدر و مادر استراحت میکنند، بچه را به حال خود رها مکنند، زیرا برنامه نداشتن و اشتغال ناصحیح، مفاسد بیشماری را دامنگیر کودکان خواهد کرد.
53- والدین گمان نکنند با سپردن فرزندان به مدرسه از تربیت آنان خلاص شده اند، بلکه رشد و پیشرفت درسی و اخلاقی کودکان، مرهون ارتباط مستمر با مربیان مدرسه و تبادل نظر با آنهاست.
54- مقررات مدرسه را با اهمیت تلقی نموده و در جلسات انجمن اولیا و مربیان شرکت نمایند.
55- پیش روی کودک، با مسؤولان مدرسه و مربیان و معلمان مخالفت نکنند و شخصیتشان را نزد وی خرد نکنند. اگر ایرادی به نظرشان میرسد، قبل از هر گونه قضاوت در حضور کودک، با مسؤولان مدرسه در میان بگذارند.
56- دقت و بررسی در رسیدگی به تکلیف دانش آموز نباید شکل بازجویی داشته باشد، بلکه والدین باید به عنوان مشاور و راهنمای با وی همکاری کرده و او را کمک کنند و از این که به جای او قرار بگیرند و تکلیفش را انجام دهند، خودداری کنند.
57- به سؤالات فرزند جواب مناسبی بدهند و هرگز او را تحقیر و مسخره نکنند.
58- محبتی که شما به فرزندتان نثار میکنید به او بیشتر کمک میکند که خوب باشد و اهمیتش به مراتب از تنبیه بیشتر است. اگر احساس اطمینان و امنیت کند، آماده خواهد بود تا با مشکلات دست و پنجه نرم کند.
59- اگر دربار? فلسف? انجام دادن هر کاری با کودک وارد بحثهای پیچیده شوید، بعید نیست که کارتان به بن بست بکشد. بسیار پیش میآید که کودک استدلال شما را نفهمد. اگر بخواهید برای هر مسألهای با او بحث استدلالی کنید، یا زودتر از موعد از او توقع رفتار «منطقی» داشته باشید، نیروی عظیمی را هدر دادهاید.
60- برای احساست کودک ارزش و احترام قائل شوید و حساسیّت او را در برابر عواطف دست کم نگیرید. اما در عین حال بکوشید توقعتان را با سطح سن و رشد او هماهنگ و متناسب سازید.
61- به خاطر داشته باشید که میتوانید قاطع و در عین حال با محبت باشید. ثبات رأی و قاطعیت نسبت به فرزندتان کمک میکند تا از عهد? ترسها و نگرانیها و کج خلقیها و احساس درماندگی خود بر آید.
62- هرگز تهدیدهایی را که قصد ندارید به مرحل? اجرا در آورید مطرح نکنید؛ مثل این که بگویید: اگر بچ? بدی باشی تو را از خانه بیرون میکنم!
63- سعی کنید حتی المقدور قوانین کمی وضع کنید، اما به قوانینی که وضع کرده اید، سخت پایبند باشید تا فرزندتان تکلیف خودش را بداند و بفهمد که چه چیزی از نظر شما واقعاً مهم است. اگر مدام بر سر چیزهای جزئی به او تذکر دهید، هرگز نمیفهمد که چه چیزی مهم است.
64- سعی کنید فرزندتان را با کودکان دیگر مقایسه نکنید و به خاطر نمر? کم او را سرزنش و توبیخ نکنید؛ کودکان با هم تفاوت دارند و مقایسه شما باعث نمیشود که او رفتار خود را تغییر دهد، بلکه حس حسادت او را تحریک مینماید و باعث عصبانیتش میگردد و از طرفی وی را نسبت به کارها دلسرد میکند.
65- سعی کنید چیزها را در جای واقعیشان قرار دهید و نظم و انضباط را عملاً رعایت کنید. تذکرات لازم و ضروری را در حالت خوشحالی و اوقات مناسب به فرزندان یاد آور شوید تا تمایل بیشتری به پذیرش آن داشته باشند. هرگز در حین خستگی و بی حالی به او تکلیف شاق نکنید.
66- بازی و مزاح به سپری شدن دورههای دشوار کودک کمک بسیار میکند و اگر فرزندتان ببیند که شما با روی خوش با مسائل برخورد میکنید، یاد میگیرد که در هر موقعیتی بهترین رفتار ممکن را از خود بروز دهد.
67- عجولانه و سریع دربار? رفتار کودک قضاوت نکنید. اگر برای شما حقیقت امر معلوم شد سر حرفتان بایستید. اگر تهدید میکنید باید آمادگی عملی کردن تهدیدتان را داشته باشید؛ مثلاً، اگر از فرزندتان میخواهید که دست از کاری بردارد باید کاملاً پی گیری کنید و وادارش نمایید که دست از آن کار بردارد. این به او میآموزد که شما جدی هستید و بیهوده حرف نمیزنید. متأسفانه بعضی از والدین بچهها را طوری بار میآورند که برای آنها «نه» به معنای آن است که باشد ... بکن!
68- سعی کنید از تعداد امر و نهیهایتان بکاهید. بسیاری از پدر و مادرها در مییابند که تمام روز به بچهها گفته اند: دست نزن، نکن، ساکت باش، نه... با کلمات بکن و نکن کارهای کودکانه و بازیهای شیرین او را نباید قطع کرد، زیرا دخالت ناشیانه او را از کار، سرد و گوشه گیر مینماید؛ البته این گونه امر و نهیها فراوان است و اغلب هم به موضوعات جزئی و بی اهمیت مربوط میشود.
69- سعی کنید منطقی باشید، و گرنه فرزندتان گیج میشود و ممکن است خواستههای شما را بی اساس تلقی کند؛ مثلاً، اگر یک روز به او اجازه دهید فلان کار را بکند و یا فلان جا برود و یا دوستش را به خانه بیاورد، ولی روز بعد بگویید که حق ندارد این کارها را بکند، فرزندتان منطقی را که در پشت تقاضای شماست، نخواهد آموخت. بنابراین باید از ابتدا فکر کرده و سنجیده سخن بگویید که رأی خود را دائماً تغییر ندهید. همچنین وقتی که پدر و مادر دربار? این که چه کاری مجاز است و چه کاری مجاز نیست با هم توافق نداشته باشند، کودک شروع میکند به این که از یکی به ضد دیگری جانبداری کند، لذا لازم است که والدین در مقابل فرزندشان جبهه گیری یکسان و پایداری داشته باشند تا فرزند بداند که از او چه انتظاری دارند.
70- وقتی که فرزند شما کاری را که از او خواسته اید انجام میدهد، خرسندی خودتان را آشکار سازید، زیرا تحسین و قدر دانی و تشویق از کودک بی نهایت برای او مهم و جالب است. و وقتی که فرزندتان از انجام کاری که منعش کردهاید، خودداری میکند و یا وقتی او را به کاری وادار میکنید، به حرفتان گوش میدهد، اگر با کلمات محبتآمیز اظهار نظر کنید که چه فرزند خوبی بوده است، او را یاری و کمک کردهاید تا رفتار درست را بیاموزد.
71- برای کمک و صبر و تحمل در وجود فرزندتان موقعیت مناسب و مساعد را انتخاب کنید. مرکز رغبت و علاقه او را پیدا کنید و از آن طریق او را به کاری که لازمه اش صبر و تحمل است، ترغیب نمایید. در مورد فرزند کوچکتان برای آموزش صبر، از عبارت – یک دقیقه صبر کن – استفاده نکنید، چون کودک نمیتواند بفهمد که چقدر باید صبر کند و مقیاسی از مدت زمان ندارد، به جای این عبارت، به تمام شدن کاری که به آن مشغول هستید اشاره کنید؛ مثلاً بگویید صبر کن تا این میز را تمیز کنم، در این صورت کودک سخن شما را میفهمد.
72- همیشه به گفتههای خودتان عمل کنید، زیرا ممکن است بعد از آن، دیگر کودک علاقهای به انجام در خواستش نداشته باشد، در هر حال به او نشان بدهید که سر قولتان هستید. اگر جواب شما به خواست? او «نه» است همان «نه» را بگویید و به امید این که فراموشش کند، به او نگویید: صبر کن....!
73- میدانیم که رفتار با کودکان خردسال آن چنان که به نظر میآید ساده و راحت نیست. بلکه نیاز به آگاهی و خودسازی دارد، لذا به پیروی از امام سجاد علیه السلام همواره در نیایشهایمان از خداوند از بخواهیم که: «... و اَعِنّی عَلی تَربِیَتِهِم و بِرّهِم ...»
(پروردگارا) مرا در تربیت و نیکی به فرزندانم یاری فرما ...
کلمات کلیدی:
ردیف |
نام و نام خانوادگی |
کلاس |
رتبه |
1 |
عباس صابری |
چهارم 2 |
اول |
2 |
محمد جواد ژونی |
پنجم 2 |
اول |
3 |
امیر محمد باقری |
ششم 1 |
اول |
کلمات کلیدی: