کلمات کلیدی:
تمام حرکات و رفتار و نحو? کنترل عواطف و احساسات انسان در بزرگی مرهون آموزش و تأدیب و قالب بندی رفتاری در دوران هفت سال دوم است؛
برای حفظ احادیث میتوان دانشآموزان را موظف کرد که پس از آموزش یک حدیث هر روز هنگام ورود معلم به کلاس آن را تکرار نمایند.
سخنان ائمه معصومین علیهم السلام در ذهن پاک و خالی از هر گونه غل و غش نوجوان، تأثیر خاصی داشته و در روح و نفس وی نفوذ میکند، و سبب رشد و تعالی نوجوان خواهد شد.
آداب مهمی که دانشآموزان در این مرحله از عمر خود در مدرسه میتوانند به صورت جدّی فرا گیرند به ترتیب عبارتند از:
1- سلام کردن
2- نظم و انضباط
3- شروع کردن هر کاری با نام خدا
4- آداب غذا خوردن
5- آداب آشامیدن
6- نظافت و تطهیر
7- احترام به پدر و مادر و بزرگان
8- آداب معاشرت با دیگران
9- آداب سخن گفتن
10- آداب خوابیدن
11- رعایت حق دیگران در کارها
12- آشنایی با وضو گرفتن
13- آشنایی با غسل کردن
14- آشنایی با نماز خواندن و دعا کردن
15- آشنایی با روزه گرفتن
16- آداب قرآن خواندن
17- آداب مسافرت کردن
18- آشنایی با آداب دوستی و رفاقت
فضایل و رذایل اخلاقی که در این دوران از زندگی نوجوان، میتواند تقویت و یا اصلاح شود عبارتند از:
1- صداقت و راستگویی
2- پرهیز از دروغگویی
3- پرهیز از حسد
4- پرهیز ازغیبت
5- انجام کارهای خیر و کمک به دیگران
6- پرهیز از تهمت و سخن چینی
7- به جا سخن گفتن و پرهیز از یاوه گویی
8- پرهیز از ظلم و آزار دیگران
9- دوری از اسرافکاری
10- اهمیت قائل شدن به عهد و پیمان
11- پرهیز از ستیز و لجبازی با دیگران
12- سخاوت و بذل و بخشش
13- عفو و گذشت
14- قضاوت صحیح نسبت به خود و دیگران
15- یار و یاور مظلوم و دشمن ستمکار بودن
16- ذکر و یاد خداوند در همه حال
کلمات کلیدی:
1- در مواجه با سؤال کودک به جای او پاسخ دادن و اجاز? تکمیل حرفش را ندادن.
2- پوشانیدن لباس، جوراب و کفش او به جای او لقمه گرفتن و جز اینها.
3- صندلی را در نظر نگرفتن برای او در مسافرتها.
4- مقایسه و ارزیابی او با دیگران.
5- طعنه زدن و سرزنش کردن در جمع و خرده گیریهای پیاپی.
6- امر و نهی مکرر در کارهایی که خود کودک میداند باید انجام دهد.
7- داد و فریاد زدن و با خشونت و تندی برخورد کردن.
8- به حرفهای او توجّه نکردن و به طور کامل گوش ندادن.
9- تمسخر کردن و کوچک شمردن او.
10- کنجکاویهای وی را با لفظ «فضولی نکن» عقیم کردن.
11- در جمع و گروه، خطای او را تذکر دادن.
12- تبعیض قائل شدن.
13- بیش از توان از او تکلیف خواستن.
14- بیش از توان او انتظار نمره بیست داشتن.
15- نظرات او را نادیده گرفتن.
16- در سطح فهم و درک او دلیل کارها را به وی نگفتن.
17- اهمیت به قول و قرار با وی ندادن.
18- پاسخ سلام او را به طور کامل ندادن.
19- تهدید کردن و ترسانیدن او و بیان این که هر چه میگویم، بگو: چشم!
20- سلام نکردن.
21- زمین? بازی و تفریح را برای وی فراهم نکردن.
22- به جای او تصمیم گرفتن و اجازه ندادن به این که کارهای شخصی اش را خودش انجام دهد.
23- به جای او تکالیفش را انجام دادن.
24- با نام و القاب خوب وی را صدا نکردن (بر چسبهای نامناسب بر وی زدن).
25- به خواستههای او پاسخ ندادن.
26- بدون اجازه وی، دست به وسایل، اسباب بازیها و یا کیف او زدن.
27- مکرر، توقعات و انتظارات بالایی را مطرح کردن.
28- در رفت و آمدها و میهمانیها او را به حساب نیاوردن.
29- انتقاد کردن و مدام عیبها را گفتن.
30- پذیرفتن مسؤولیتهایی به جای آنان، که منطقاً به کودکان و نوجوانان مربوط میشود.
31- سختگیری، خشونت و مجبور کردن کودک به کاری.
32- به کار بردن لحن و حالت چهره و رفتار غیر کلامی که مبین عدم احترام باشد.
33- ترحم و دلسوزی بیجا.
34- انجام کارهایی که کودکان و نوجوانان خود قادر به انجام آن هستند.
35- گفتن این که، توانایی تصمیم گیری را نداری.
36- تسلط بیش از حد، کنترل بی اندازه و نظارت افراطی.
37- تذکرات مکرر.
38- بگو مگو کردن در مورد خوردن و انتظار داشتن به این که کودکان هم? غذاها را دوست بدارند و از آن بخورند.
39- منوط کردن کارها و انجام تکالیف با تشویقهای آنی و لحظه ای.
40- بیان این که، تو در این کار و در این درس ضعیفی، فکر نمیکنم از عهده اش برآیی، فکر نمیکنم بتوانی آن را انجام بدهی.
41- بدون در نظر گرفتن خواست وی، چیزهایی را به او تحمیل کردن.
کلمات کلیدی:
1- کودک به ندرت در گروههای اجتماعی حضور مییابد، چون در خانه فرصت ابراز وجود را پیدا نمیکند.
2- اغلب نگران و با قیافهای گرفته و افسرده در مدرسه حاضر میشود.
3- از درس و مدرسه لذت نمیبرد و نسبت به آیند? خود بیمناک است.
4- در اثر کمبود عواطف خانوادگی، عقب ماندگی درسی پیدا میکند.
5- به علت بهره مند نبودن از محبّت در خانه، به افراد منحرف و سرگرمیهای باطل روی میآورد.
6- بیشتر اوقات ذهنش مشغول مشکلات خانواده و اختلافات بین پدر و مادر است.
7- احترامی برای والدین خویش قائل نیست، در نتیجه به افراد اجتماع هم با عینک بد بینی نگاه میکند.
1- والدین در حضور کودکان به هیچ وجه دعوا و بگو مگو نکنند، و یکدیگر را سرزنش ننمایند.
2- والدین در جلسات خانوادگی از مطالبی که روح حرص و طمع و یا بدگویی و غیبت از دیگران را در فرزندان القا میکند خودداری کنند.
3- والدین خواستههای خویش را منطبق بر رضای خداوند نمایند، نه مطابق با سلیق? شخصی خویش.
4- با دید خوش بینی و حسن ظن به یکدیگر بنگرند.
5- یکدیگر را با کلمات احترام آمیز صدا کنند و از سخنان زشت و توهین آمیز احتراز نمایند.
6- از روزگار گله و شکاست ننمایند و راضی به قضای الهی باشند، زیرا اغلب شکوهها و گلهها به طور نا خود آگاه به فرزندانشان دید منفی میدهد.
7- در مورد مسائل خانه هفتهای یک روز جلسه بگذارند، و در حضور کودکان به مشورت و تبادل نظر بپردازند.
کلمات کلیدی:
1- کودک عادت میکند در برابر زور، بدون چون و چرا تسلیم گردد و به این منطق خو بگیرد که زور گو و قلدر پیروز است؛ هر وقت عصبانی شدی بزن و باکی نداشته باش.
2- کودک نسبت به تنبیه کننده حس بد بینی پیدا میکند، و حالت سرکشی در او برانگیخته میشود.
3- کودک ترسو بار میآید و شخصیتش در هم شکسته و تعادل روحی اش به هم میخورد.
اسلام مهر و محبت و نرمش و ملاطفت را بیش از روشهای دیگر، در تربیت مؤثر و مفید میداند؛ هر چند در بعضی موارد لازم است در مقابل خطای کودک عکس العمل مناسب نشان داده شود.
لذا پارهای از تنبیهات غیر بدنی را میتوان به اجرا گذارد، اما تنها به صورتی حساب شده و عاقلانه؛ مثل: قهر کردن از کودک، محروم نمودن او از تفریح و گردش، منع کردن از بازی و کارهایی که مورد علاقه اوست.
کلمات کلیدی: