گوشت سلمان و اسامه را خوردید؟
ابوبکر و عمر؛ سلمان را بسوی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرستادند تا برایشان طعامی بیاورد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) او را نزد اسامه پسر یزید فرستاد که دربان و خزانه دار و به اصطلاح وکیل خرج پیامبر بوده . اسامه گفت نزد من چیزی نیست. پس سلمان بسوی ابوبکر و عمر بازگشت. این دونفر گفتند اسامه بخل ورزید. آنگاه با یکدیگر گفتند: اگر سلمان را نزد چاه پر آبی که هرگز خشکیده نمی شود، بفرستیم، آبش خشکیده میشود.
سپس ابوبکر و عمر به سوی پیغمبر (صلی الله علیه و آله) آمدند رسول خدا به آنان فرمود : چه میشود که در دهان شما آثار گوشت می بینم؟
فرمود: چرا مگر نه گوشت سلمان و اسامه را خوردید؟ ( غیبت این دو نفر را کردید)
منبع: داستانهای اخلاقی و قرآنی ج4 در آثار و تفاسیر عبدالحسین دستغیب، لطیف راشدی1384
کلمات کلیدی:
با نرمی و ملایمت او را آرام کردم
عرب ییابانی و وحشی ، وارد مدینه شد و یکسره به مسجد آمد ، تا مگر از رسول خدا سیم و زری بگیرد . هنگامی وارد شد که رسول خدا در میان انبوه اصحاب و یاران خود بود. حاجت خویش را اظهار کرد و عطائی خواست. رسول اکرم چیزی به او داد ولی او قانع نشد و آن را کم شمرد ، بعلاوه سخن درشت و ناهمواری بر زبان آورد و نسبت به رسول خدا جسارت کرد. اصحاب و یاران سخت در خشم شدند ، و چیزی نمانده بود که آزاری به او برسانند ، ولی رسول خدا مانع شد.
رسول اکرم بعدا اعرابی را با خود به خانه برد، و مقداری دیگر به او کمک کرد ، ضمناً اعرابی از نزدیک مشاهده کرد که وضع رسول اکرم به وضع روءسا و حکامی که تاکنون دیده شباهت ندارد ، زر و خواسته ای در آنجا جمع نشده است.
اعرابی اظهار رضایت کرد و کلمه ای تشکر آمیز بر زبانراند . در این وقت رسول اکرم به او فرمود : « تو دیر سخن درشت و ناهموار بر زبان راندی که موجب خشم یاران من شد . من می ترسم از ناحیه آنها به تو گزندی برسد ، ولی اکنون در حضور من این جمله تشکر آمیز را گفتی ، آیا ممکن است همین جمله را در حضور جمعیت بگویی تا از خشم و ناراحتی هایی که آنان نسبت به تو دارند از بین برود؟ اعرابی گفت مانعی ندارد.
روز دیگر اعرابی به مسجد آمد در حالی که همه جمع بودند ، رسول اکرم رو به جمعیت کرد و فرمود : «این مرد اظهار می دارد که از ما راضی شده آیا چنین است>» اعرابی گفت: «چنین است » و همان جمله تشکر آمیز را که در خلوت گفته بود را تکرار کرد. اصحاب و یاران رسول خدا خندیدند.
در این هنگام رسول خدا رو به جمعیت کرد و فرمود : « مثل من و این گونه افراد ، مثل همان مردیست که شتر رمیده بود و فرار میکرد. مردم بخیال اینکه به صاحب شتر کمک بدهند فریاد کردند و بدنبال شتر دویدند. آن شتر بیشتر رم کرد و فراری تر شد صاحب شتر مردم را بانگ زد و گفت : خواهش میکنم کسی به شتر من کاری نداشته باشد ، من خودم بهتر میدانم که از چه راه شتر خویش را رام کنم.
همین که مردم را از تعقیب باز داشت ، رفت و یک مشت علف برداشت و آرام آرام جلو رفت شتر بیرون آمد ، بدون آنکه نعره ای بزند و فریادی بکشد و بدود ، تدریجا در حالی که علف را نشان میداد جلو آمد . بعد با کمال سهولت مهار شتر خویش را در دست گرفت و روان شد.
« اگر دیروز شما را آزاد گذاشته بودم ، حتما این اعرابی بدبخت بدست شما کشته میشد – و در چه حال بدی کشته شده بود – در حال کفر و بت پرستی – ولی مانع دخالت شما شدم، و خودم با نرمی و ملایمت او را رام کردم.»
منبع: حکایتهای امر به معروف ونهی از منکر، موسسه فرهنگی قدر ولایت، چاپ نهم1386
کلمات کلیدی:
خورشید گرفته است امّا نه به خاطر فرزند پیامبر
یکی از همسران رسول خدا بنام «ماریه قبطیه» فرزندی بدنیا آورد، که پیامبر (صلی الله علیه و آله)نام او را ابراهیم نهاد .این پسر مورد علاقه شدید رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) قرار گرفت،اما هنوز18ماه ازعمر این کودک نگذشته بود که از دنیا رفت.
پیغمبر که کانون عاطفه و محبت بود از این مصیبت بشدت متأثر شد و اشک ریخت و فرمود که ای ابراهیم دل می سوزد و اشک می ریزد و ما محزونیم به خاطر تو، ولی هرگز بر خلاف رضای خدا چیزی نمی گوییم.
تمام مسلمین از مصیبت متأثر بودند، زیرا آنها می دیدند که غباری از غم و اندوه بر دل پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نشسته است، آن روز تصادفأ خورشید هم گرفته بود، با مشاهده این وضع مسلمین همگی ابراز داشتند که گرفتن خورشید، نشانه هماهنگی عالم بالا با عالم پایین و رسول خدا می باشد، البته این مطلب –فی حد ذاته – مانعی ندارد، بلکه بخاطر رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) ممکن است زیرورو شود، اما در آن موقع این اتفاق روی این جهت نبود و در حقیقت یک مسأله طبیعی بود، ولی مردم چون این دو حادثه را در یک روز مشاهده می کردند با هم مربوط می دانستند و در نتیجه سبب می گردید که ایمان و اعتقاد آنها به رسول خدا بیشتر شود .
این مطلب به گوش پیغمبر(صلی الله علیه و آله) رسید، به جای اینکه آن حضرت از این تعبیر خوشحال شود و مثل بسیاری از سیاست بازها موقع را برای تبلیغات غنیمت شمرد و از این عواطف و احساسات مردم به نفع اسلام استفاده کند، نه تنها که چنین نکرد، بلکه سکوت را هم جایز ندانسته به مسجد آمد و پس از آن به منبر رفتند و مردم را آگاه نمودند و صریحأ اعلام داشتند که خورشید گرفته است، اما هرگز به خاطر بچه نبوده است.
زیرا پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هرگز نمی خواست حتی برای هدایت مردم و پیشرفت اسلام هم از نقاط ضعف و جهالت جامعه استفاده کند، بلکه تلاش می نمود تا از نقاط قوت و علم و معرفت و بیداری مردم استفاده شود.
منبع: حکایتها و هدایتها در آثار شهید آیت الله مطهری، محمد جوادصاحبی، مکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی،
کلمات کلیدی:
عنوان رشته |
نفر اول پایه چهارم |
نفر اول پایه پنجم |
نفر اول پایه ششم |
زمان برگزاری مرحله ی منطقه ای |
ساعت شروع امتحان |
حفظ قرآن |
مهدی مهر دوست |
علی بیات |
حسین مهرابی بلتجه |
چهارشنبه -07/11/1394 |
15تا 17:30 |
عنوان رشته |
نفر اول پایه چهارم |
نفر اول پایه پنجم |
نفر اول پایه ششم |
زمان برگزاری مرحله ی منطقه ای |
ساعت شروع امتحان |
الگوی تلاوت |
امیر حسین دهقان پور امینه |
امیر عباس جورکش |
حسن سعیدی موغاری |
چهارشنبه -07/11/1394 |
15تا 17:30 |
عنوان رشته |
نفر اول پایه چهارم |
نفر اول پایه پنجم |
نفر اول پایه ششم |
زمان برگزاری مرحله ی منطقه ای |
ساعت شروع امتحان |
نهج البلاغه |
علی رضا بویری منجی |
سجاد بیاتی کمیتکی |
علی هاشمی |
دوشنبه -19/11/1394 |
15تا 17:30 |
عنوان رشته |
نفر اول پایه چهارم |
نفر اول پایه پنجم |
نفر اول پایه ششم |
زمان برگزاری مرحله ی منطقه ای |
ساعت شروع امتحان |
اذان |
علیرضا حق شناس گرگابی |
امیر علی خادم دلیر |
مهدی شاهنظری |
چهارشنبه -14/11/94 |
13:30-15 |
عنوان رشته |
نفر اول پایه چهارم |
نفر اول پایه پنجم |
نفر اول پایه ششم |
زمان برگزاری مرحله ی منطقه ای |
ساعت شروع امتحان |
احکام |
امیر حسین شایان جزی |
دانیال پناهی |
رسول صابریان بروجنی |
چهارشنبه -14/11/94 |
13:30-15 |
عنوان رشته |
نفر اول پایه چهارم |
نفر اول پایه پنجم |
نفر اول پایه ششم |
زمان برگزاری مرحله ی منطقه ای |
ساعت شروع امتحان |
پیام قرآنی |
محمد محرمی پور |
امیر حسام سقائی زفره |
مهدی پیرمرادیان |
چهارشنبه -07/11/1394 |
13:30-15 |
عنوان رشته |
نفر اول پایه چهارم |
نفر اول پایه پنجم |
نفر اول پایه ششم |
زمان برگزاری مرحله ی منطقه ای |
ساعت شروع امتحان |
مسابقه کتابخوانی |
آرتین مصلحی |
امیرمحمد شهبازی قلعه ملکی |
عرفان افشاری |
یکشنبه -25/11/1394 |
14 |
***دانش آموزان عزیز نفرات برتر مسابقات قرآنی با در دست داشتن فلش جهت دریافت محتوی به دفتر معاونت پرورشی مراجعه نمایند.
نشانی : دارالقرآن و العتره رسول اکرم (ص) خیابان فردوسی- فرعی 2 شرقی (جنب سیلابی )-تلفن : 45247075
کلمات کلیدی:
کلمات کلیدی:
بازدید
کلمات کلیدی: