سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نزدیکترین مردم به پیامبران، داناترین آنان است به آنچه آورده اند . [امام علی علیه السلام]
دبستان قرآنی پروفسور حسابی 2 شاهین شهر

مقاله مدرسه و نقش آن در تربیت دینی دانش آموزان

معلم حماسه ساز از کلیبر :

چکیده

با توجه به اهمیت مدرسه به عنوان یک نظام اجتماعی و نقش آن در تربیت دینی دانش آموزان در این پژوهش تلاش شده راهکارهایی برای دستیابی به این تربیت دینی ارائه شود، بنابراین با استفاده از روش تحقیق توصیفی با تکیه بر مبانی نظری به تحلیل و سپس نتیجه گیری پرداخته و در پایان راهکارهایی برای جلوگیری از آسیب‌های تربیت دینی در مدرسه ارائه شده است. روش گرداوری اطلاعات به شیوه‌ی کتابخانه ای بوده است. در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل کیفی به بررسی اطلاعات و تجزیه و تحلیل آنها بر اساس منطق و استدلال و در نهایت اظهار نظر درباره فرضیه ها پرداخته شده است. این پژوهش نشان می‌دهد که معلم، برنامه درسی و گروه دوستان و هم کلاسی ها در تربیت اعتقادی، اخلاقی و عبادی نقش دارند. عدم رعایت اصول تربیتی، ناکارآمدی محتوای کتب درسی، تعارض میان آنچه در مدرسه به دانش آموز آموزش داده می‌شود با آنچه از خانواده و محیط کسب کرده، عدم هماهنگی میان کادر مدرسه و رفتارهای ضد ارزشی گروه دوستان و همکلاسی ها از جمله عواملی هستند که موجب آسیب به تربیت دینی دانش آموزان خواهد شد.

واژگان کلیدی: تربیت دینی، معلم، برنامه درسی، دانش آموزان، دوستان، آسیب ها

مقدمه

انسان شایستگی رسیدن به همه‌ی کمالات الهی را دارد و آفریده شده تا خلیفه‌ی خداوند بر روی زمین شود. برای رسیدن انسان به چنین مقامی نیاز است تا در مسیر دین قدم بردارد و در جهت آن رشد کند. در این راه افراد و گروه‌های مختلفی با انسان همراه هستند و می‌توانند به عنوان راهنما، او را در مسیر دین تربیت کنند و به بالا ببرند یا در مسیر غیر دینی او را از مقصد دور‌تر کنند. مدرسه یکی از این عوامل است که قرار است در این مقاله نقش آن در تربیت دینی دانش آموزان بررسی شود.

بیان مسأله

جامعه‌ی دینی نیاز به تربیت دینی دارد تا افراد در آن استعدادهایشان را شکوفا سازند. شیوه‌ی تربیتی مدرسه بر شخصیت دانش آموزان بسیار مؤثر است. تربیت در همه‌ی ابعاد اعتقادی، عبادی و اخلاقی با توجه به ابعاد وجودی انسان کار ساده ای نیست. لذا لازم است همه‌ی عوامل مؤثر بر تربیت در مدرسه و خارج از آن به طور هماهنگ به تربیت افراد بپردازند. در این نوشتار سعی شده مسئولیت سنگین اجزای مدرسه در برابر تربیت دینی دانش آموزان بیان شود.

اهمیت و ضرورت

فلسفه بعثت انبیا به صراحت کتب آسمانی به ویژه قرآن کریم، سعادت انسان است. در اهمیت تربیت دینی همین بس که صد و بیست وچهار هزار پیامبر مبعوث شدند تا به این مهم بپردازند. همچنین پیامبر اسلام نیز از میان افراد امی برگزیده شده است (جمعه/2) تا انسان ها به سعادت برسند. در جامعه‌ی امروز مدرسه از جایگاه مهمی در تربیت دانش آموزان برخورداراست و می‌تواند فعالیت خود را در این زمینه در جهت مثبت و یا منفی به انجام برساند. بنابراین ضروری به نظر می‌رسد که چگونگی تربیت دینی در مدرسه و آسیب‌های احتمالی آن مورد بررسی قرار گیرد.

تربیت دینی

تربیت در ادیان ومکاتب مختف تعاریف گوناگونی دارد اما در حوزه فرهنگ اسلامی برخی گفته اند: «تربیت یعنی انتخاب رفتار و گفتار مناسب، ایجاد شرایط و عوامل لازم و کمک به شخص مورد تربیت تا بتواند استعدادهای نهفته اش را در تمام ابعاد وجود، و به طور هماهنگ پرورش داده، شکوفا سازد و به تدریج به سوی هدف و کمال مطلوب حرکت کند [1].
«دین مجموعه ای از آموزه های نظری درباره جهان و انسان و آفریدگار این دو و هنجارهای اخلاقی و دستورهای عملی مبتنی بر آن آموزه ها با سه هدف اعتقاد، تخلق و عمل است» [2].
«تربیت دینی به معنای فراهم کردن زمینه فراگیری و به کار بستن اصول منطقی و فلسفی است، به گونه ای که در نتیجه آن متربی بتواند مسائل دینی را درک کند و اعتقاداتش به باورهای دینی و عملش به دستورهای آن از روی آگاهی باشد» [3].

ساختار دین اسلام

از نظر شهید مطهری معارف اسلام (گزاره‌های معتبر اسلام) عمدتا در سه مقوله‌ی کلی اعتقادات، اخلاقیات و احکام قرار می‌گیرند [4]. با توجه به گستره‌ی اسلام، تربیت اسلامی نیز سه بخش خواهد داشت، تربیت اعتقادی، تربیت اخلاقی و تربیت احکامی (تربیت عبادی و تربیت معاملی)[5].

تربیت اعتقادی

اعتقادات بخشی از دین اسلام را تشکیل می‌دهد، از این رو دین داری یک فرد مسلمان در صورتی کامل و پذیرفته است که از نظر اعتقادی کمبودی نداشته باشد (نساء/136). دوم اینکه بخشی از کارکرد‌های مهم دین که امروز بر آن تأکید می‌شود وابسته به اعتقادات و حاصل آن است. معنا بخشی به زندگی، معنا دادن به درد و رنج هایی مانند تنهایی، احساس ظلم و بی عدالتی و از بین بردن ترس از مرگ، تنها از عهده‌ی دین بر می‌آید. سوم اینکه اعتقاد به عقاید اسلامی-شرط لازم نه شرط کافی- برای پایبندی به دیگر دستورات اسلام است. یعنی اگر کسی به این امور اعتقاد نداشته باشد، هیچ گاه به دستورهای اسلام پایبند نخواهد بود. لذا لازم است تربیت اعتقادی مقدم بر تربیت اخلاقی و عبادی باشد [6].
هدف تربیت اعتقادی سه بخش دارد:1. پرورش شناخت نسبت به خدا، پیامبر، ائمه و معاد. 2. پرورش پذیرش و تسلیم نسبت به خدا، پیامبر، ائمه و معاد 3. پرورش محبت و علاقه نسبت به خدا، پیامبر، ائمه و معاد [7].

تربیت اخلاقی

مکارم اخلاق از ارزش‌های انسانی است که با روح مجرد و ملکوتی او تناسب و سنخیت دارد و تخلق به آنها موجب تکامل نفس و تقرب الی الله و نیل به سعادت اخروی خواهد بود. از طرف دیگر رذایل اخلاقی موجب شقاوت خواهد شد. اخلاق در زندگی فردی و اجتماعی انسان نیز تأثیر به سزایی دارد. سلامت و آرامش روانی هر انسانی تا حد زیادی مربوط به خلق و خوی اوست [8].
هدف تربیت اخلاقی را می‌توان در دو مورد خلاصه کرد:
1. پرورش فضایل و از میان بردن رذایل (پرورش توانایی پایبندی عملی به ارزش‌های اخلاقی): آراستن نفس متربی به فضایل و پیراستن آن از رذایل، این توانایی را در متربی ایجاد می‌کند که در مقام عمل، به ارزش‌های اخلاقی پایبند باشد و موانع درونی و بیرونی نتواند او را از پایبندی به ارزش ها منحرف کند [9].
2. پرورش فهم و تعقل اخلاقی: پرورش فهم و شناخت اخلاقی، از آن رو ارزشمند است که متربی را یاری می‌کند تا بطور مستقل رفتارهای درست را از نادرست تمیز دهد و وظیفه‌ی اخلاقی خود را در موقعیت‌های مختلف باز شناسد. نکته‌ی دیگر این است که پرورش فضایل و از میان بردن رذایل یا همان توانایی عمل به شناخت اخلاقی بدین معناست که، شخص پس از تشخیص به وظیفه‌ی خود عمل کند و تحت تأثیر بازدارنده‌های درونی و بیرونی قرار نگیرد [10].

ترببت عبادی

به طور خلاصه بررسی تربیت عبادی از چند جهت ضرورت دارد:نخست آنکه عبادات بخشی از دین اسلام است و بدون تربیت عبادی، تربیت دینی ناقص خواهد بود، دوم آنکه عبادات، رشد دهنده و تقویت کننده‌ی ایمان و به عبارتی، مکمل ایمان و اعتقادات هستند. سوم آنکه تربیت اعتقادی بدون توجه به عبادت و تربیت عبادی ارزش ندارد، همچنان که درخت میوه ای که به بار ننشیند ارزش ندارد [11].
در بحث تربیت دینی هدف و غایت اصلی تعبد متربی در برابر دستورهای خداوند است، پس صرف شناخت و تحریک عواطف و هیجانات درباره‌ی خداوند کافی نیست. بلکه اینها مقدمه ای برای ایجاد روحیه‌ی تعبد در متربی است، چنانکه اصل دین و حتی هدف از خلقت جن وانس نیز تعبد در برابر خداوند ذکر شده است [12].

هدف تربیت دینی

از نظر امیر مؤمنان (ع) هدف تربیت دینی، تربیت موحدان به توحید حضوری است، موحدانی که نه تنها به صورت عقلانی، یگانگی خداوند خالق را پذیرفته باشند. بلکه دخالت او را نیز در جهان طبیعی و عالم انسانی باور و حضور مؤثر و فراگیر او را در متن هستی (به ویژه در متن حیات انسانی) با تمام وجود احساس کنند و بر اساس ایمان به «در محضر حق بودن» تقوا پیشه سازند. تربیت دینی علوی در صدد این است که حضور همیشگی و همه جا حق را در ذهن و دل متربی تثبیت کند. این همان ایمان و حق الیقین است. این حق الیقین بالاترین مرحله شناخت به شمار می‌رود که عشق به معشوق سبب رسیدن به این نوع شناخت می‌شود. وقتی متربی به این شناخت و احساس دست یافت، در عمل نیز پیوسته مطیع و فرمانبردار خداوند خواهد بود. در حقیقت برای رسیدن به هدف اصلی که توحید حضوری است، سه هدف میانی وجود دارد که بیان آن بر اساس طبقه بندی متخصصان تعلیم و تربیت به این صورت است:1. حیطه شناختی:شناخت خداوند و اعتقاد به اینکه او یگانه وجود مستقل است و انسان، موجودی ربطی و فقیر بالذات و همواره در محضر اوست. 2. حیطه‌ی عاطفی: برانگیختن احساسات و هیجانات متربی و ایجاد وابستگی و عشق به خداوند 3. حیطه‌ی حسی – حرکتی: تعبد در برابر دستورات الهی و تنظیم رفتار بر اساس آن دستورها [13].

رابطه‌ی ابعاد وجودی انسان با تربیت دینی

انسان دارای ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری است. هر یک از این ابعاد در جای خود مهم اند و با این که با هم متفاوت اند اما بر یکدیگر مؤثر و در ارتباط اند. این ابعاد قابلیت رشد و شکوفایی دارند بنابراین لازم است تا در جهت شکوفایی شان تربیت شوند و به کمال برسند. دین اسلام نیز با در نظر گرفتن این ابعاد به تربیت افراد می‌پردازد و از هیچ کدام غافل نمی شود. آموزش‌های دین اسلام سه بخش کلی دارد که شامل اعتقادات، اخلاقیات و احکام است. اعتقادات خود دارای اصول و فروعی هست که پنج اصل آن در اولویت قرار دارد و اعتقاد به آنها واجب است:این اصول توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد هستند که لازمه و مقدمه‌ی پذیرش فروع دین می‌باشند.
توجه به اخلاق در دین اسلام بسیار زیاد است. چراکه با اخلاق است که زندگی برای فرد و اجتماع زیبا می‌شود. جامعه ای که افراد در آن مسئولیت خود را نمی شناسند، نسبت به یکدیگر مهربانی ندارند، هرکس به فکر منافع و لذت‌های خود است و عدالت را رعایت نمی کنند، جامعه ای دینی نیست. در چنین جامعه ای پیشرفت‌های فردی و اجتماعی رخ نخواهد داد. اخلاق دینی و عمل به دستورات خداوند به صورت صحیح و پایدار نشان دهنده‌ی ایمان استوار است و جامعه را پویا می‌کند و عدالت را در تمام جوانب به ارمغان می‌آورد. اعمال عبادی در واقع ظواهر دین هستند و نمایانگر باطن زیبای دین. تربیت دینی انسان با توجه به ابعاد شناختی، عاطفی و رفتاری اش میسر است. با توجه به بعد شناختی می‌توان به آموزش افراد پرداخت و اطلاعات و آگاهی‌های آنان را در رابطه با اصول اعتقادی، اخلاقی و احکام و کلیات قواعد آنها بالا برد. شناخت نیز دارای مراحل و درجاتی است. حفظ کردن معارف دینی به تربیت دینی منجر نمی شود؛ آنچه در مراحل اولیه مهم است، فهم معارف و توانایی کاربرد عملی آنها در زندگی است. با توجه به بعد عاطفی می‌توان با برانگیختن احساسات و عواطف افراد، انگیزه‌ی عمل را در آنان ایجاد کرد. آنگاه بعد رفتاری خود را نشان می‌دهد و فرد در میدان عمل فضایل اخلاقی را در خود پرورش داده و به احکام دین پایبند می‌شود. اینجاست که به غایت کمال خود رسیده و بنده‌ی مطیع پروردگار می‌شود که این همان هدف تربیت دینی است.
شخصیت انسان تحت تأثیر عوامل مختلف درونی مثل اراده، فطرت و وراثت و عوامل بیرونی مثل خانواده، مدرسه، رسانه هاو. . . شکل می‌گیرد. نقش مهم خانواده در عرصه‌ی تربیت دینی فرزندان غیر قابل انکار است اما فرزندان تا سالها در مدرسه که به منزله‌ی خانواده‌ی دوم آنان است، عمر سپری می‌کنند. پس بسیار ضروری است تا به شیوه‌ی صحیح و دینی تربیت شوند. در مدرسه هر جزئی از جمله معلم، کتب درسی، هم کلاسی ها، مدیر و حتی مستخدم مدرسه در ارتباط با دانش آموز قرار دارند بنابراین دور از ذهن نیست که همه‌ی این عوامل بر افکار، گفتار و کردار دانش آموز موثر باشند.

معلم و تربیت دینی دانش آموزان

معلم را می‌توان مهم ترین عنصر مدرسه دانست؛ به همین دلیل ویژگی‌های معلم و اصولی که لازم است در قبال تربیت دینی دانش آموزان رعایت کند بسیار حساس اند.

تربیت معلم

ویژگی مهمی که در دین برای معلم و مربی آمده است، آغاز تربیت از خود معلم و مربی است. آگاهی از مسائل تربیتی، اساس انتخاب یک فرد برای حرفه معلمی است [14].
دانش آموز از طریق مشاهده و تقلید کردن، به درون معلم می‌رود و گفتار و رفتارش را الگو قرار می‌دهد. بنابراین یک معلم برای موفقیت در امر تربیت دینی دانش آموزان باید تربیت را از خود شروع کند. ابتدا خودش نسبت به دین اسلام شناخت کافی و سپس علاقه پیدا کند سپس ایمان و روحیه‌ی تسلیم را در خود قوی و اعتقاداتش را کامل کند. مسلم است که هرگاه شناخت با علاقه همراه شود، انگیزه برای دفع رزایل و به دست آوردن فضایل اخلاقی، فراهم میشود. اینجاست که اخلاق او حسنه می‌شود و نسبت به انجام دستورات الهی مقید می‌شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط رضا خلجی 94/8/25:: 3:45 عصر     |     () نظر