1- داشتن صبر و حوصله، سع? صدر و عشق و علاقه به کار.
2- خود آگاهی نسبت به افکار و احساسات خویش نسبت به کودک و انتظاراتی که از او داریم.
3- داشتن آگاهی کافی نسبت به کودک و مراحل رشد او و ویژگیهای زیستی – روانی هر مرحله.
4- داشتن ثبات عاطفی در ارتباط با حالتهای مختلف کودک.
5- توجه به تفاوتها و تواناییهای فردی و مقایسه نکردن کودکان با یکدیگر.
6- توجه به این که هرگز نخواهیم که کودک تمام دستورات ما را اجرا کند، بلکه در این خصوص، ظرفیتها و موقعیتهای وی را در نظر داشته باشیم و به گونهای غیر مستقیم او را ارشاد و راهنمایی کنیم.
7- سعی کنیم فضایی مطمئن و محبت آمیز برای او ایجاد کنیم و با راز داری، اعتماد او را به خود جلب نماییم.
8- عدالت و مساوات را در ارتباط با آنان رعایت کرده و تحت تأثیر ویژگیهای خاص کودکان عمل نکنیم.
9- خطای کودکان را با دلیل و استدلال تذکر دهیم و در این رابطه هرگز کلمات درشت و گزنده به زبان نیاوریم.
10- فضایی اطمینان بخش ایجاد کنیم تا کودکان بتوانند به طور آزاد احساسات و عواطف خود را ابراز نمایند.
11- خواستههای خود را به طور واضح و منطقی و با دلیل از کودک طلب کنیم.
12- به موقعیتها و شرایط روحی و روانی کودک توجه داشته باشیم و بدانیم که در چه زمانی، چه کاری را از او بخواهیم و در خواستههایمان عجله و شتاب نکنیم.
13- نسبت به خواستههای کودک، حساس و دقیق باشیم، مشکلات وی را در نظر بگیریم و به طرز منطقی او را هدایت کنیم.
14- باید در روشها و ارائه الگوهای تربیتی بین پدر و مادر در خانه، و مربی و معلم در مدرسه، وحدت و هماهنگی حاکم باشد تا از اضطراب کودک کاسته شده و ثبات عاطفی او تقویت و تثبیت گردد.
15- در کار با کودکان باید از خشونت و تعصب پرهیز نماییم و از زدن برچسبهای نامعقول به آنها خودداری کنیم.
16- بهترین روش رشد شخصیت و پرورش خصلتهای نیکو در کودکان احترام گذاردن به آنها و تشویق و ترغیب کردن آنان در این زمینههاست.
17- از تنبیه بدنی، سرزنش کردن و شرمگین ساختن کودک در پیش دیگران جداً خودداری کنیم.
18- هرگز سخن او را قطع نکنیم و در جمع و بین همسالانش او را مسخره نکنیم.
19- در مقابل پرسشهای کودکان، صراحت لهجه، صداقت در گفتار و وضوح و سادگی و کوتاه بودن پاسخ را از یاد نبریم.
20- روحیه و حالت و ویژگیهای کودکان را بشناسیم و با هر کودکی مطابق روحیه و تمایلات درونی او رفتار نماییم.
21- باید کودکان را در انجام کارهای شخصی و مسائلی که مربوط به آنان است یاری دهیم و با همکاری و مشارکت، آنان را به انجام کارهایشان ترغیب کنیم.
22- انجام هر گونه برنام? پرورشی، باید منطبق بر نیازها و خواستههای عاطفی و روحی و سطح هوشی و سنی کودکان باشد تا مؤثر واقع شود؛ در غیر این صورت ارائ? هر برنامهای انگیزهای در کودکان به وجود نمیآورد.
23- تا آن جا که ممکن است درخواستها و تقاضاهای خود را از کودکان به صورت غیر مستقیم و با طرح سؤال مطرح نماییم.
24- درگیر و دار بازی و جنب و جوش کودک، هیچ گاه به او دستور ندهیم و او را از بهترین موقعیت عاطفی و احساسی که در بین جمع پیدا کرده محروم نکنیم.
25- زمینههای برخورد وتماس با کودک، سرشار از شادی و ابراز محبت باشد و درگفت و گوهای خانوادگی اوضاع را طوری فراهم کنیم که کودک هم? مکنونات قلبی و درونی خود را اظهار کند و شما با انگیزههای درونی وی آشنایی پیدا کنید.
26- در زمین? آموزش، والدین و مربیان باید به گونهای ظریف و دقیق کودک را راهنمایی کنند و با انجام پرسشها به طور طبیعی، وی را در کشف موضوع و پاسخ مطالب، هدایت کنند تا با کمک و راهنمایی شما به مطالب صحیح دست یابد.
27- به شخصیت کودکان احترام بگذراید و هر گاه شما و یا سایر افراد خانواده خواستید چیزی از وسایل او بردارید، از وی اجازه بگیرید تا او نیز احترام به دیگران را بیش از پیش فرا گیرد.
28- کودکان را در برقراری ارتباط با همسالان خوب یاری دهید.
29- با رفتار و اعمال و موضع گیریهای صحیح در بین خانواده و طرح مسائل مختلف باید توضیح داد که کودکان کارهای خوب را از بد تشخیص دهند.
30- کودکانی که تنبیه بدنی میشوند و با آنان برخوردهای خشن و سخت صورت میگیرد و پیوسته از سوی والدین تحت فشار و کنترل قرار میگیرند، در زندگی دچار فشار روحی و احساس نا امنی هستند، آنان ترسو میشوند و زود تسلیم میگردند و قدرت حرف زدن و بیان واضح مطالب خود را ندارند و در بزرگسالی علیه هر قدرتی طغیان میکنند.
31- والدین و مربیان توجه داشته باشند که اگر کودک خطایی یا اشتباهی مرتکب شده، باید به گونهای واکنش نامطلوبی از شما ببیند و اگر هیچ گونه عکس العملی مشاهده نکند، تصوّر میکند که عمل او به طور ضمنی تأیید شده است.
32- باید بدانیم که کودکان در هفت سال اول کاملاً آزادند و به خواستههای آنان باید توجه شود، ولی از هفت سال دوم به بعد که وارد دبستان میشوند، حتماً باید تحت انضباطی قاطع و بدون سختگیری قرار گیرند و با پی گیریهای مستمر در انجام تکالیف و رعایت نظم و انضباط، یاری داده شوند.
33- پایه و اساس آداب و سنن اسلامی، در دور? دبستان بنا نهاده میشود که با پیگیری خانوادهها و رعایت آن در منزل و مدرسه، موجب کسب عادتهای مطلوب در مرحل? شکل گیری شخصیت اجتماعی کودکان خواهد بود.
34- والدین در عین اظهار مهر و محبّت به فرزندانشان در مواقعی که نوجوانان خواستههای غیر منطقی دارند و با لجبازی و جنجال آفرینی میخواهند به هر قیمتی که شده، خواستههای خود را عملی کنند، صبر و بردباری – و گاهی سکوت – را پیش? خود سازند و با ایجاد شرایط طبیعی به او یاد دهند که ممکن است انسان در زندگی با نا کامیها و عدم موفقیتهایی رو به رو شود.
35- مرحله آموزشهای مستقیم از دور? ابتدایی در دبستان آغاز میشود و قبل از هفت سالگی نباید کودک را تحت آموزش برنامههای نظم و انضباط و یا آداب و سنن سخت قرار داد. او باید در این مرحله، در خانه احساس راحتی و آزادی و امنیت بکند.
36- شرط اساسی در دور? ابتدایی برای آموزشِ انضباط و رفتارهای مطلوب، ارائ? الگو و نمون? مناسب در خانه و مدرسه است و این با روش و برخوردی هماهنگ امکان پذیر است.
37- والدین در مواقعی که اختلافی بین فرزندان بروز میکند، با رعایت عدل و انصاف و با صراحت و قاطعیت و در عین حال با مهر و محبت، آنان را به وظایفشان آشنا سازند.
38- در موارد لازم به جای تنبیه بدنی و پرخاشگری نسبت به کودکِ خطا کار، باید با خونسردی و قاطعیت، او را از خواستهها و علاقههایش از قبیل: تماشای تلویزیون، خرید اسباب بازی و یا رفتن به گردش، محروم ساخت.
39- متأسفانه بعضی از والدین به علت عدم تزکیه و خود سازی، چنانچه فرزندشان مرتبک کار نادرستی بشود، نمیتوانند جلو خودشان را بگیرند و خشم خود را فرو برند و حتی بدون فکر و تأمل بی درنگ به تنبیه بدنی او اقدام میکنند و با خشم بر سر کودک فریاد میکشند و به عوارض و آثار نا مطلوبی که این شیو? برخورد در وجود کودک و رفتار آینده او باقی میگذارند توجهی نمیکنند. حال آن که کودک به غلط و یا خطا بودن بسیاری از اعمالی که مرتکب میشود آگاهی چندانی ندارد.
40- برای باز داشتن کودک از رفتار نا مطلوب باید موقعیت و شرایط به گونهای فراهم شود که پس ازانجام هر رفتار نادرست، پاداشی دریافت نکند؛ به عبارت دیگر، مورد تشویق قرار نگیرد و نسبت به عمل و رفتار او اهمیت و حساسیتی نشان داده نشود و در آن موقعیت به او اعتنا نشود.
41- تذکرات و یاد آوریهای والدین و مربیان وقتی روی کودکان اثر مثبت دارد که هر یک نمونهای سازنده و عملی برای آنان باشند.
42- همواره سعی شود که با صبر و حوصله به طور دقیق به حرفهای کودکان گوش کنیم تا کودک همیشه حرفهای خود را با پدر و مادر در میان بگذارد.
43- هرگز کودک را صریحاً تحقیر یا تکذیب نکنید و با نقل داستانهای آموزنده، به طور غیر مستقیم او را از کارهای زشت منع کنید.
44- با دوستان کودک، همانند میهمان خود، با احترام رفتار کنیم و هیچ گاه در مقابل دوستانش وی را سرزنش نکنیم.
45- اگر رفتار ناشایستی از او دیدیم به سرعت عکس العمل نشان ندهیم، زیرا تصمیمات عجولانه همیشه ضررهای جبران ناپذیری به دنبال دارد. همواره در مقابل کودکان از خود صبر و حوصله نشان داده و هیچ گاه تعادل خویش را از دست ندهیم.
46- اخبار وحشتناک و حزن آور و حرفهای ناملایم به او نگوییم، زیرا روح کودک حساس و لطیف است و زود متأثر میشود و تاب تحمل مشکلات بزرگسالان را ندارد، او باید با خاطری آسوده مشغول درس و بحث و تفریح باشد.
47- حتی المقدور کارهای شخصی اش را به خودش واگذار کنیم و اگر مشکلی برایش پیش آمد در صدد رفع آن بر نیاییم، بلکه وی را راهنمایی کنیم تا خودش آن را حل کند و بتواند در آینده گلیم خویش را از آب بیرون بکشد.
48- بین فرزندان فرق نگذاریم و اگر پدر خانواده فرزندی را بیجا توبیخ کرد، مادر در تنهایی به او تذکر دهد و جلوی فرزند چیزی نگوید تا فرزند بین پدر و مادر اختلاف احساس نکند.
49- در صحبتها، امور مادی را در نظرش کم اهمیت و امور معنوی را بزرگ جلوه دهیم. در هر کاری و در هم? لحظات با زبانی ساده و دوست داشتنی، برایش نعمتهای الهی را متذکر شویم و همواره یاد خدا را در دلش زنده کنیم.
کلمات کلیدی: